اثناء
[اِ] (ع مص) ستودن. ثنا گفتن. (تاج المصادر): اثنی علیه. (منتهی الارب). افاضل جهان و شعرای عصر مبالغتها نموده و در اِثناء و اطرای او قصاید پرداخته. (ترجمهء تاریخ یمینی). || در سال ششم درآمدن (شتر): اثنی البعیر. (منتهی الارب). || دوم شدن دیگری را: یقال هذا واحد فاثنه؛ ای کن ثانیه. (منتهی الارب).