سفل
[سِ / سُ] (ع اِ) پستی (از غیاث) (دهار) (آنندراج) فرودی و پستی، نقیض عُلو، عِلو (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) : غژغژان آمد بسوی طفل طفل وارهید از اوفتادن سوی سفلمولوی قرب بیچون است غفلت را بتو نیست از پیش و پس سفل و علومولوی - سفل الدار؛ زیرخانه (مهذب الاسماء) زیرسرای (دهار ||) معقده (بحر الجواهر).