اثقال
[اَ] (ع اِ) جِ ثَقَل و ثِقل. بارهای گران. (منتهی الارب). گرانیها. بارها. اسباب. امتعه. || اشیاء نفیسه : ثقل آن احمال و حمل آن اثقال از پشت بینداخت. (ترجمهء تاریخ یمینی). از رحال و اثقال او مبلغی تلف شد. (ترجمهء تاریخ یمینی). رجّالهء طوس را بر ایشان آغالیم تا شبها بر حواشی لشکر شبیخون می برند و مواشی و اسباب ایشان می ربایند و رحال و اثقال ایشان غارت میکنند. (ترجمهء تاریخ یمینی). او را بشکست و اموال و رحال و اثقال او برگرفت. (ترجمهء تاریخ یمینی). امیر ناصرالدین در تحمل تکالیف آن اثقال و مقاسات شداید آن اشغال بوجهی مصابرت و مثابرت نمود که قوت بشریت از آن قاصر باشد. (ترجمهء تاریخ یمینی).
- اثقال الارض؛ گنج های زمین و جسد مردمان. قوله تعالی : و اخرجت الارض اثقالها. (قرآن 99/2).
- احمال و اثقال؛ از اتباع است.
|| رختهای مسافر. حشم مسافر.
- اثقال الارض؛ گنج های زمین و جسد مردمان. قوله تعالی : و اخرجت الارض اثقالها. (قرآن 99/2).
- احمال و اثقال؛ از اتباع است.
|| رختهای مسافر. حشم مسافر.
درگاه آسان پرداخت برای ووکامرس
اتصال آسان پرداخت به ووکامرس برای تسهیل پرداختهای اینترنتی مشتریان؛ سریع، امن و سازگار با تمام کارتها.
مشاهده جزئیات محصول
