اثفار
[اِ] (ع مص) پاردم بر ستور کردن. (زوزنی). پاردم ساختن برای. پاردم بستن به. پاردُم بر چاروا کردن. || اثفار عنز؛ نزدیک بزادن رسیدن او. || اثفرته بیعه سوء؛ یعنی خرید و فروخت بد را بدنبال او بستم. (منتهی الارب)؛ مال بد را بریش صاحبش بستم. || از پس راندن. (منتهی الارب).