سرود

معنی سرود
4)(تصنیف، )« سرود » 3) (موسیقی)، افغانی )« سروده » 2) (رجوع کنید به سرودن)، بلوچی )« سروت » ،(1)« سرت » [سُ] (اِ) پهلوی 5)(استماع) (رجوع کنید به هوبشمان ص 735 ) (از حاشیهء برهان قاطع چ معین) سخن (برهان) سخن )« سراوته » آهنگ)، اوستا سرودن و سرائیدن (آنندراج) : مردمان را خرد و رای بدان داد خدای تا بدانند بد از نیک و سرود از قرآنفرخی چو دخلت نیست خرج آهسته تر کن که میگویند ملاحان سرودیسعدی || خوانندگی و گویندگی مرغان و آدمیان (برهان) نغمه (غیاث) (جهانگیری) غناء (السامی) (دهار) (از نصاب الصبیان) گویندگی و خوانندگی (رشیدی) نغمه و آواز (انجمن آرا) (آنندراج) : رودکی چنگ برگرفت و نواخت باده انداز کو سرود انداخترودکی هیچ راحت می نبینم در سرود و رود تو جز که از فریاد و زخمه ت خلق را کاتوره خاست رودکی سرکس بر پشت رود باربدی زد سرود وز می سوری درود سوی بنفشه رسید کسایی همی خورد هر کس به آواز رود همی گفت هر کس بشادی سرودفردوسی سرودی به آواز خوش برکشید که اکنونش خوانی تو دادآفریدفردوسی من و معشوق و می و رود و سرکوی سرود به سرکوی سرود است مرا گم شده فر فرخی چنین گویند که آن هوش گرشاسب است حجت آرند به سرود کرکوی بدین سخن (تاریخ سیستان) از سخن چیز نیاید بجز آواز ستور مردم است آنکه بدانست سرود از تکبیر ناصرخسرو (دیوان چ تهران ص 196 ) گشتند ستوروار تا کی با رود و می و سرود و ساغرناصرخسرو گر سرودی بر مراد خویش گوید کودکی جز که خواری چیز ناید ز اوستادش جز جفا ناصرخسرو طنبوری هشت رود ساخته اند همی زدند و سرود همی گفتند و نشاط همی کردند (مجمل التواریخ) حنجره در سرود نیک آید جامهء غم کبود نیک آیدسنایی خروش و جوش تو از بهر بود و نابود است که از سرود گروهی است شورش و غوغا خاقانی سرود پهلوی در نالهء چنگ فکنده سوز آتش در دل سنگنظامی نوای نظم او خوشتر ز رود است سراسر قولهای او سرود استنظامی ز دوستان آواز رود و بانگ سرود بر آسمان شده وز دشمنان نفیر( 6) انین سعدی ساقی بصوت این غزلم کاسه میگرفت میگفتم این سرود و می ناب میزدمحافظ در آسمان نه عجب گر بگفتهء حافظ سرود زهره برقص آورد مسیحا راحافظ || رقص و سماع (برهان) سماع (صحاح الفرس) (غیاث) (السامی) -امثال:سرود به مستان یاد دادن؛ مثلی است مشهور، در مقامی گویند که شخصی کاری را که بدان اشتغال میداشت از چند روز فراموش کرده باشد و به تقریبی کسی به او یاد دهد و این دادن سبب ترغیب و تحریک او گردد بر آن امر (آنندراج) : بذوق ناله ای امروز میتوان جان داد که عندلیب سرودی به یاد مستان داد میرزا مفاخر ن ل: زفیر - (srot (2) - srut (3) - sarodh (4) - sarod (5) - sraota (6 - ( حسین ثاقب (از آنندراج) ( 1.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.