سرشیر
[سَ] (اِ مرکب) چربی که بر روی شیر جوشانیده و جغرات ببندد و آن را به ترکی قیماق و به هندی ملایی گویند (آنندراج) پرده ای که بر روی شیر بندد چون آن را بجوشانند (یادداشت مؤلف) شیراز (دهار) طثره (بحر الجواهر) : چون به حضرت خواجه رسم اول مرا سرشیر دهند (انیس الطالبین ص 82 ) نی خط غبار است که سر زد ز بناگوش سرشیر حلاوت شده از شیر تو پیدا رائج (از آنندراج).