سردی

معنی سردی
[سَ] (حامص) برودت و خنکی (ناظم الاطباء) مقابل خنکی : بخوشاندت گر خشکی فزاید دگر سردی خود آن بیشت گزایدابوشکور چون ژاله بسردی اندرون موصوف چون غوره بخامی اندرون محکممنجیک یکی تند ابر اندرآمد چو گرد ز سردی همان لب بهم برفسردفردوسی گرمی و سردی ترا هر یک مثال است از ستم زآن همی هر یک جهان را زشت و نازیبا کند ناصرخسرو چون خدا خواهد که یک تن بفسرد سردی از صد پوستین هم بگذردمولوی نمیدانند کز بیمار عشقت حرارت بازننشیند بسردیسعدی || بیرحمی و بیمهری (آنندراج) : من کرده درشتی و تو نرمی از من همه سردی از تو گرمینظامی که پرورده کشتن نه مردی بود ستم در پی داد سردی بودسعدی || بی نمکی در گفتار و کردار : ای فرومایه و در کون هل و بی شرم و خبیث آفریده شده از فریه و سردی و سنهلبیبی.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.