سجن
[سَ] (ع مص) بازداشتن و بند کردن کسی را (آنندراج) (از منتهی الارب) در زندان کردن (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی) (تاج المصادر بیهقی) حبس (اقرب الموارد ||) متهم نمودن کسی را (منتهی الارب) (آنندراج ||) فاش نکردن غم را (منتهی الارب) (اقرب الموارد ||) بازداشتن کسی را از کلام (اقرب الموارد).