ستور
[سُ] (ع اِ) جِ ستر : که مثال چنان خصمی که ضعیف شده باشد و ستور تواری و استخفا بر وی حال فرو گذاشته (جهانگشای جوینی) رجوع به ستر شود (|| اصطلاح عرفان) اختصاص دارد بهیاکل مدنیه انسانیه که افکنده شده اند بین غیب و شهادت و میان خالق و مخلوق (از کشاف اصطلاحات الفنون).