ستایشگر
[سِ یِ گَ] (ص مرکب) آنکه کسی را بستاید (آنندراج) مادح : سخنوران و ستایشگران گیتی را همی نگردد جز بر مدیح خواجه زبان فرخی گمان برم که من اندر زمین همان شجرم شجر که دید ثناگستر و ستایشگرفرخی همه خوبیّ و نکویی بود او را ز خدای وین رهی را که ستایشگر و خنیاگر اوست فرخی.