اتاوه
[اِ وَ] (ع اِ) اِتاوَت. خراج. مال دیوان. پاره. باج : اصحاب اطراف بر منهاج عبودیت به التزام حمل و اتاوت و اقامت رسوم خدمت استادگی نمودند. (ترجمهء تاریخ یمینی). اتاوتی معین گردانید که هر سال از مبارّ آن دیار و متاع آن بقاع بخزینه میفرستد. (ترجمهء تاریخ یمینی). || پاره ای که جهت آب باشد. (منتهی الارب). || رشوت. رشوه. (خلاص نطنزی). ج، اَتاوی، اَتاوی، اُتا، اتاوات. || (مص) خراج دادن. مال دیوان پرداختن. باج دادن. || حاصل ملک دادن. || رشوه (رشوت) دادن.
درگاه آسان پرداخت برای ووکامرس
اتصال آسان پرداخت به ووکامرس برای تسهیل پرداختهای اینترنتی مشتریان؛ سریع، امن و سازگار با تمام کارتها.
مشاهده جزئیات محصول
