ساچمه
[مَ / مِ] (اِ) سرب مدور ریزه که عده ای در تفنگ ریزند زدن گنجشک و مانند آن را صاچمه چارپاره این کلمه ظاهراً ترکی است از سانجمه در ترکی گلوله های خرد که در توپ و بندوق انداخته میزنند بهندی چَهَرَّه گویند (برهان) (غیاث اللغات) (آنندراج) و رجوع به صاچمه شود || در مصطلحات نوشته: کیسه پر از فلوس که بجای گلوله در توپ گذارند تا بسیارکس از غنیم کشته شوند (غیاث) (برهان) (آنندراج) :ماهیچهء نیزه بسیار است و بغرائی ساچمه خیلی درشت چاشنی (نعمت خان عالی از آنندراج).