ژوپین ور
[وَ] (ص مرکب) حامل نیزه. سنان دار. نیزه دار. بردارندهء زوبین. رجوع به زوبین ور شود :
چو دربان بدید آن سپاه گران
سپردار بسیار و ژوپین وران.فردوسی.
صفی برکشیدند پیش سوار
سپردار و ژوپین ور(1) و نیزه دار.فردوسی.
پیاده سپردار ژوپین وران
شده انجمن لشکر بی کران.فردوسی.
همه دشت ژوپین ور و نیزه دار
به یک سو پیاده به یک سو سوار.فردوسی.
سپر برگرفتند ژوپین وران
بگشتند با خشتهای گران.فردوسی.
سپه بود بر میمنه چل هزار
سواران ژوپین ور نیزه دار.فردوسی.
برفتند آنگاه ژوپین وران
ابا جوشن و خشتهای گران.فردوسی.
(1) - ن ل: ژوپین زن و در این صورت اینجا شاهد نیست.
چو دربان بدید آن سپاه گران
سپردار بسیار و ژوپین وران.فردوسی.
صفی برکشیدند پیش سوار
سپردار و ژوپین ور(1) و نیزه دار.فردوسی.
پیاده سپردار ژوپین وران
شده انجمن لشکر بی کران.فردوسی.
همه دشت ژوپین ور و نیزه دار
به یک سو پیاده به یک سو سوار.فردوسی.
سپر برگرفتند ژوپین وران
بگشتند با خشتهای گران.فردوسی.
سپه بود بر میمنه چل هزار
سواران ژوپین ور نیزه دار.فردوسی.
برفتند آنگاه ژوپین وران
ابا جوشن و خشتهای گران.فردوسی.
(1) - ن ل: ژوپین زن و در این صورت اینجا شاهد نیست.