زیادی
(اِخ) زیادبن احمدبن مسلم الزیادی، مکنی به ابوالفضل او فرزند امیر ابوجعفر زیادی( 1) و در آخر عهد سامانیان والی بیهق بود و هر کرا از عمال دیوان وفات رسیدی از ترکهء او مالی افزون از آنچه که رسم بود طلب کردی و نیز در بیهق هرکه بمردی از ترکهء او چیزی خواستی اگرچه ورثهء دیگر بودندی و چون نوبت به سلطان محمود رسید آن ظلم برانداخت ابوالفضل در خدمت امیر ابوعلی سیمجور و امیر ابوالقاسم بود او را با ایشان بگرفتند و حبس کردند و چون او را پیش سلطان محمود آوردند محمود او را رها کرد و در آن وقت که سلطان محمود به ولایت کابل رفت تا حق خویش از برادر خویش اسماعیل سبکتکین بستاند امیر زیاد را نیابت خویش داد در امارت خراسان و دارالملک نیشابور به وی سپرد (بسال 388 ه ق) و در این وقت امیر ابوسعید سیمجور قصد نیشابور کرد امیر زیاد او را بگرفت و حبس کرد و فتنه بنشاند سپس میان حمیدبن مهدی نایب امیر قابوس و زیاد منازعت و جنگ (1) (131 - درگرفت زیاد اسیر شد و به گرگان منتقل گردید و در ذی قعدهء 391 در آنجا درگذشت (از تاریخ بیهق صص 130 - رجوع به مادهء قبل شود.