زیاد

معنی زیاد
عربی بمعنی افزونی و در فارسی « زیاده » (از ع، ص، ق) بمعنی افزونی و زیادتی باشد (برهان) افزون و افزون شدن (غیاث) از فصیح نیز زیادت و زیاده آورند (از حاشیهء برهان چ معین) افزون فراوان بسیار بیش (فرهنگ فارسی معین) افزون و فراوان و بسیار (ناظم الاطباء) بمعنی زیاده در عربی نیامده و فصحای عجم نیز استعمال نکرده اند و صحیح زیاده یا زیادت است (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : گفت پنج و شش ماه شد تا این نامه نبشتند، کجا مانده بودی و سبب آمدن تو چه بود؟ گفت زندگانی خداوند زیاد( 1) و دراز باد (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 25 ) - زیاد از دهان کسی بودن؛ زیاد از سر و زیاد از مرتبهء او بودن زیاده از رتبهء او بودن فوق استعداد او بودن (از آنندراج) : کی جام باده درخور کام و دهان ماست خونی که می خوریم زیاد از دهان ماست صائب (از آنندراج) عنایت تو اگر قطره ای است دریایی است همین که نیست زیاد از دهان ما کم نیست محسن تأثیر (ایضاً) - زیاد از سر کسی بودن؛ زیاد از دهان کسی بودن : سجدهء درگهش ای چرخ زیاد از سر توست مکن این بی ادبی راست کن این پشت دوتا وحشی (از آنندراج) رجوع به ترکیب قبل شود - زیاد شدن؛ افزون شدن و برکت کردن (ناظم الاطباء) : به قدرت خدای تعالی گوسفند موسی زیاد شد (قصص الانبیاء ص 95 ) - زیاد کردن؛ افزون کردن و علاوه و بیشتر کردن (ناظم الاطباء) افزودن: هر ضرری عقلی زیاد می کند (از یادداشت بخط مرحوم دهخدا ||) - در تداول عوام، برچیدن سفره جمع کردن را در سفره به فال بد دارند (یادداشت بخط مرحوم دهخدا (||) اِ) « برچیدن » ،« جمع کردن » سفره و این را به تفأل گویند و گفتن یکی از بازیهای نرد است (برهان) (از انجمن آرا) نام بازیی از هفت بازی نرد، به این نوع که هر نقش که در کعبتین افتد هنگام « هزاران » چهارم ،« ستاره » سوم ،« زیاد » دوم ،« فا » باختن یکی از آن زیاد بازند (غیاث) نام بازی دوم نرد است و آن هفت است: یکم و قیل نوعی از منصوبهء نردبازی، هر « منصوبه » و هفتم « طویل » ششم ،« خانه گیر » نیز گویند، پنجم « ده هزاران » و « دو هزار » که آنرا نقش که در کعبتین افتد هنگام باختن یکی از آن زیاده بازند( 2) (از آنندراج) (از شرفنامهء منیری) (از غیاث) نام یکی از بازیهای نرد مأخوذ از معنی لفظ عربی است چرا که در بازی نرد مذکور در هر نقش یک خال زیاده کرده اند و آن را خال زیاده گویند (آنندراج) (از غیاث) از اصطلاحات نرد است (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : تا سنائی کیست کآید بر درت مجدگو، تا گویدش کز راه برد نام او می دان و نقشش را مبین کز حکیمان چون زیاد آمد ز نرد سنائی (یادداشت ایضاً) هر حسابی کرده برحق ختم چون نرد زیاد هرکه شش پنجی زده یک بر سر آن آمده خاقانی (|| ضمیر مبهم) شخصی را نیز گویند که گواهی بناحق دهد( 3) (برهان) (از ناظم الاطباء) ( 1) - در تاریخ بیهقی چ فیاض غنی ص 27 : گفت زندگانی خداوند دراز باد و باید صحیح همین باشد زیرا زیاد بمعنی زیاده در قرون بعد از بیهقی متداول شده است ( 2) - قول اخیر از آداب الفضلا است (از آنندراج) (از شرفنامهء منیری) ( 3) - ظ مأخوذ از نام زیاد منکر است رجوع به مادهء بعد شود.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.