زنم
[زَ نِ] (ع ص) شتر که پاره ای از گوش آن بریده معلق گذاشته باشند مؤنث: زَنِمه( 1)(منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) یقال: ناقه زنمه؛ ماده شتری که پاره ای از گوش آن را بریده آویزان گذارند (ناظم الاطباء) ( 1) - رجوع به زنمه شود.