زمزم

معنی زمزم
[زَ زَ] (اِ) بمعنی آهسته آهسته است چه زم را آهسته گویند (برهان) آهسته آهسته و باملایمت و مشفقانه (ناظم الاطباء) در فرهنگهای پارسی زم را بمعنی آهسته گرفته و زمزم را لغتاً بمعنی آهسته آهسته دانسته اند زم در اوستا و پهلوی بمعنی زمستان آمده به کتب خاورشناسان راجع به واژه های اوستائی، پهلوی، اکدی، سومری و آرامی رجوع شد زم بمعنی مذکور (آهسته) نیامده (از مزدیسنا چ 1 ص 254 متن و حاشیه) رجوع به همین کتاب شود || خوانندگی و ترنمی که به آهستگی کنند و زمزمه عبارت از آن است (برهان) زمزمه (فرهنگ جهانگیری) ترنم به آهستگی (فرهنگ فارسی معین) دزی در ذیل قوامیس عرب این کلمه را زمزمه کردن ادعیه و قسمت هایی از قرآن( 1) معنی کرده که معنی اخیر ناصواب است و رجوع به دزی ج 1 ص 603 شود || کلماتی باشد که مغان یعنی آتش پرستان در محل ستایش باریتعالی و پرستش آتش و هنگام بدن شستن و چیزی خوردن بر زبان رانند (برهان) دعایی که زرتشتیان آهسته و زیر لب خوانند (بهنگام خوردن و غیره) (فرهنگ فارسی معین) و آن مترداف باژ است( 2) در کتاب التاج منسوب به جاحظ آمده پادشاهان ساسانی هنگامی که طعام ایشان حاضر می شد بر آن زمزمه می کردند و کسی به حرفی سخن نمی گفت تا بلند شود و اگر بسخن گفتن ناچار می شد بجای آن به اشاره غرض و مقصود خود را می فهماند (حاشیهء برهان چ معین) کلماتی که مغان در حین آتش پرستی و پرستیدن آن آهسته بزبان رانند (فرهنگ رشیدی) کلماتی باشد مغان را در ستایش ایزد تعالی و هنگام پرستش آتش و شستن بدن و خوردن غذا آهسته بر زبان رانند (انجمن آرا) (آنندراج) و کلماتی چند که مغان در محل ستایش باریتعالی و هنگام شستن بدن و خوردن چیزی بر زبان آرند (ناظم الاطباء) و سروش اول من امر بالزمزمه و هو الایماء بالغنه لا بکلام مفهوم و ذلک انهم اذا » : ابوریحان بیرونی زمزم را چنین تفسیر کرده است صلوا و سبحوا الله و قدسوه، تناولوا الطعام فی وسط ذلک فلایمکنهم الکلام وسط الصلوه فیهمهون و یشیرون و لایتکلمون و هذا 3)؛ یعنی سروش نخستین کسی بود که به زمزمه امر کرد و آن عبارتست از اشاره ای که لب )« علی ما اخبرنی به آدرخوراالمهندس بسته ادا شود نه با گفتار مفهوم و این امر از آن رو است که چون ایشان (زردشتیان) نماز گزارند و تسبیح خدا کنند و او را ستایش نمایند در این میان طعام تناول کنند، ناگزیر ایشان را میسر نگردد که در میان نماز سخن گویند، پس همهمه کنند و اشاره نمایند و « مغان بوقت طعام خوردن واجب دانند » : سخن نرانند این روایت را من از آذرخورای مهندس شنیده ام مؤلف بیان الادیان نویسد باید یادآوری کرد که زمزمه کردن پیش از غذا معمول بوده نه در وسط طعام (چنانکه ابوریحان و مؤلف بیان الادیان نوشته اند)، چنانکه میدانیم از زمان بسیار قدیم ایرانیان را عادت بر این بود که در وقت غذا ساکت باشند و سخن نگویند این را تا چند سال پیش از این زرتشتیان رعایت می کردند دعاهایی که بزبان پازند یا بزبان پارسی در آغاز و انجام بسیاری از قطعات به آواز معمولی خوانده میشود، ولی ادعیهء کوچک پازند یا پارسی که در میان بندهای اوستائی می آید باید آنها را باژ گرفت و یا به عبارت دیگر زمزمه کرد (مزدیسنا چ 1 ص 356 ) : نوان اندرآمد( 4) به آتشکده نهادند گاهی به زر آزده نهاده بدو نامهء ژند و است به آواز برخواند موبد درست بزرگان بر او گوهر افشاندند بزمزم همی آفرین خواندندفردوسی پس ایزدگشسب آنچه اندرز بود به زمزم همی گفت و موبد شنود فردوسی جهاندار بگرفت باژ مهان به زمزم همی رای زد در میان فردوسی فرودآمد از اسپ و برسم بدست به زمزم همی گفت و لب را ببستفردوسی چو کشکین بخوردند می خواستند زبانها به زمزم بیاراستندفردوسی شهنشاه چون زمزم آراستی دگر برسم موبدان خواستیفردوسی یکی ژند و است آر با برسمت به زمزم یکی پاسخی پرسمت به زمزم بدو گفت برگوی راست که تا موبدان موبد اکنون کجاستفردوسی تا موبد و دین داران و زهاد خلوت سازد و به طاعت و نباید - (Marmotter des prieres des passages du Coran (2 - ( زمزم نشیند (نامهء تنسر، تاریخ طبرستان) ( 1 باژ بمعنی مزبور را با باژ بمعنی باج و خراج اشتباه کرد رجوع به مزدیسنا چ 1 ص 253 شود ( 3) - آثارالباقیه ص 219 و خرده اوستا 4) - انوشیروان ) ص 84.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.