زلالی
[زُ] (اِخ) شاعری روشن ضمیر بوده گویند به قصیده از سایر فنون شعر مایل بوده و در هرات وفات یافت این دو شعر از اوست: نخواهی کرد یاد( 1) از خارخار سینهء چاکم مگر روزی که گیرد دامنت خار سر خاکم * چشمی که بود لایق دیدار ندارم دارم گله از چشم خود از یار ندارم (آتشکدهء آذر چ علمی ص 153 ) رجوع به مجالس النفائس چ حکمت ص 146 شود ( 1) - در مجالس النفائس: نخواهی کرد باور خارخار.