زلازل
[زَ زِ] (ع اِ) بلاها سختی ها (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد ||) جِ زلزله (غیاث اللغات) (آنندراج) (ناظم الاطباء) : بلرزند از نهیب او نهنگان بلرزد کوه سنگین از زلازلمنوچهری از شکل بروج و از منازل افتاده سپهر در زلازلنظامی.