زغیر
[زَ] (اِ) زعیر تخم کتان را گویند (از برهان) (از آنندراج) بزرک و تخم کتان (ناظم الاطباء) تخم کتان (از جهانگیری) (از شرفنامهء منیری) (غیاث اللغات) تخم کتان که از آن روغن چراغ گیرند و صاحب نصاب بمعنی کتان گفته (فرهنگ رشیدی) مرو است و اسم فارسی تخم کتان (تحفهء حکیم مؤمن) : هر دل که ز رشک در زحیر است در زیر جواز چون زغیر است سراج الدین راجی (از فرهنگ رشیدی) رجوع به زعیر شود.