زد
[زَ / زِ] (اِ)( 1) مادهء چسبناک که از درخت و گیاه بیرون می تراود و لفظ عربیش صمغ است و در تداول عامه آنرا با فتح زاء خوانند (فرهنگ نظام) گویا در آخر بعض کلمات مرکب بمعنی صمغ است مانند بارزد، بام زد، بیرزد، تبرزد، یا طبرزد و کنگرزد بمعنی صمغ شیره ای که از درخت تراود آمده « جدا » ( (یادداشت مؤلف) ( 1) - در صحیفه الناظرین (چ ایران ص 23.