زبیر
[زُ بَ] (اِخ) ابن عروه( 1)بن زبیر عوام از راویانست و از او حدیث نقل کرده اند عبدالرحمان گوید که پدرم او را مجهول الحال میخواند (از کتاب الجرح و التعدیل ج 2 ص 582 ) رجوع به لسان المیزان و زبیر ( بن هشام) شود ( 1) - ترجمهء زبیربن هشام بن عروه در جای خود خواهد آمد، و بخاری نیز هر دو را مستقلا آورده است اما ابن حبان در ثقات تنها زبیربن هشام بن عروه را یاد ( کند و گوید: هر جا نام زبیربن عروه دیده شده مقصود همان زبیربن هشام است با حذف نام پدر (از حاشیهء الجرح ج 2 ص 582.