زبرقان
[زِ رِ] (ع اِ) ماه( 1) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (دهار) (قاموس) (تاج العروس) (مهذب الاسماء) (قطر المحیط) (متن اللغه) ماه، و در مثل است: هو انقص من الزبرقان (محیط المحیط) : ندارد طاقت مدحم ز ممدوحان عالم کس وگر اسب کسی سمهاش نعل از ( زبرقان دارد( 2) سنائی گویی آندم کز چه مغرب ره مشرق نوشت میغ بر مهر و زحل بر زبرقان افشانده اند خاقانی || ماه تمام( 3 (آنندراج) (غیاث) ماه شب چهارده (دهار) لیث گوید زبرقان شب پانزدهم است و بدر شب چهاردهم (تاج العروس) ماه در شب پانزدهم و شب پانزدهم هر ماه را لیلهء زبرقان و شب چهاردهم را لیلهء بدر خوانند (متن اللغه) ماه آن شب که تمام است ج، زباریق و در مثل است: هو انقص من الزبرقان؛ یعنی او نقصان پذیرتر است از قمر زیرا قمر در سراسر ماه نقصان بسیار پذیرد (اقرب الموارد)( 4)(البستان ||) شب پانزده ماه لیث گوید: شب پانزده هر ماه را زبرقان گویند و شب چهاردهم را بدر (لسان العرب||) زبرقان پانزدهم است( 5) (از لسان العرب (||) ص) مرد سبکریش (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (قطر المحیط) (اقرب الموارد) (محیط المحیط) صریح سخن اصمعی در کتاب اشتقاق آن است که زبرقان مرد سبک ریش است و در روض آمده: زبرقان آنکه موی عارضش تنک باشد (تاج العروس) مرد خفیف العارضین (متن اللغه ||) گاهی کاغذ سفید مراد باشد (غیاث اللغات) (آنندراج) ( 1) - ما به پیروی از فرهنگهای عربی و پارسی، زبرقان را یک لفظ عربی یاد کردیم اما این سخن جای تردید فراوان 54 ) چنین آرند: اصل زبرج و - است آقای دکتر معین در حاشیهء برهان (ج 2 ص 1004 ) به نقل از کتاب نخب الجماهر (صص 53 زبرقه: برق است و زاء زاید است - انتهی با توجه بدین سخن میتوان گفت زبرق و زبرقه نیز همانند زبرج و زبرجه بطور کلی بمعنی آرایش، زیبایی، درخشندگی و رنگین بودن است و زبرقان صفتی است از همین ریشه، مؤید این سخن آن است که در همهء کتب بمعنی لمعان و درخشش است، یعنی بصورت جمع اسم خاص نیز چنین بنظر میرسد « زباریق المنیه » در « زباریق » لغت آمده است که که تعریب زبرگان است و زبرگان از نامهای پارسی است و یکی از بزرگان عهد خسرو انوشیروان موسوم به زبرگان بود این نیز خودگواه آن است که زبرقان از ریشهء پارسی است نه تازی ( 2) - در این بیت بصراحت زبرقان بمعنی هلال آمده است ( 3) - از میان کتب لغت که مورد مراجعه قرار گرفته، تنها دهار و متن اللغه ماه و مطلق و ماه تمام را بصورت دو معنی مستقل برای زبرقان یاد کرده اند ( 4) - در اقرب الموارد چنانکه ملاحظه شد تناقض است میان صدر و ذیل کلام زیرا در آغاز زبرقان را به معنی ماه تمام آورده، اما مثال مذکور گواه آن است که زبرقان بمعنی مطلق ماه است نه خصوص ماه تمام ( 5) - زبرقان بمعنی پانزدهم جز در لسان العرب نیامده است.