آشوبش
[بِ] (اِمص) آشوب :
از اختر بدینسان نشانی نمود
که آشوبش و جنگ بایست بود.(1)
فردوسی.
(1) - این کلمه در بیت فوق آمده است و با بودن کلمهء آشوب و آشفتگی استعمال آشوبش از فردوسی بعید مینماید، و محتمل است تصحیفی در بیت راه یافته باشد.
از اختر بدینسان نشانی نمود
که آشوبش و جنگ بایست بود.(1)
فردوسی.
(1) - این کلمه در بیت فوق آمده است و با بودن کلمهء آشوب و آشفتگی استعمال آشوبش از فردوسی بعید مینماید، و محتمل است تصحیفی در بیت راه یافته باشد.