زامیاد
[زامْ] (اِخ)( 1) فرشته ای است که مصالح و تدبیر امور روز زامیاد ( 28 از هر ماه شمسی) به او تعلق دارد گویند در این روز درخت نشاندن و تخم کاشتن و عمارت کردن بغایت خوب است (برهان قاطع) نام فرشتهء موکل بر تدبیر امور آن روز (روز زامیاد) و گویند به محافظت حوران بهشتی نیز مأمور است (آنندراج) نام سروشی است که بمحافظت حوران بهشتی مأمور است و تدبیر امور و مصالح زامیاد به او متعلق است (فرهنگ جهانگیری) دکتر معین در مزدیسنا و تأثیر آن در ادب پارسی آرد: ایزدان بزرگ نیز خود بنوبت از همکاران امشاسپندان هستند و ایزد زامیاد از ایزدان همکار امرداد (امشاسپندی که ماه مرداد بنام او است) میباشد (مزدیسنا و تأثیر آن در ادب پارسی ص 162 ) و در ص 432 از آن کتاب آمده: در مزدیسنا همهء عناصر و بخصوص (زمین) مقدس و زامیاد یعنی: زم یزدیا بعبارت دیگر فرشتهء زمین (در اوستا: زم)( 2) محترم است و نام او در ردیف فرشتگان سی روز ماه یاد شده و از این جهت آبادانی زمین و زراعت بر مزدیسنان واجب بوده است امشاسپند سپندارمذ (در اوستا: سپنته آرمئتی)( 3) فرشتهء نگهبان زمین و گاه نیز خود زمین بشمار رفته است - انتهی و در کتاب روزشماری در ایران باستان تألیف دکتر معین آمده: زامیاد مرکب است از دو جزء زام که ایزد و فرشتهء زمین است و جزء دوم یاد از حروف زواید و پسوند است که در اوستا و پارسی باستان (دات) آمده چنانکه در واژه های بنیاد و فریاد دیده میشود ایزد زامیاد (زمین) با ایزد آسمان اغلب یکجا یا در هر دو مقدس شمرده شده اند نگهبانی روز 28 با ایزد نامبرده است نیز در فرهنگها آمده در این روز درخت بنشاندن و تخم کاشتن و عمارت کردن بمعنی زمین و فرشتهء « زمی » و پارسی zamik در پهلوی ،zam 1) - در اوستا ) (64 - بغایت خوب است (روزشماری صص 63 داده، آفریده) )data آن هر دو آمده زامیاد مرکب است از: زام (ایزد و فرشتهء زمین) + یاد: پسوند، که در اوستا و پارسی باستانی zam (3) - Spenta Armaiti - ( حاشیهء دکتر معین بر برهان) ( 2 ) zam -dat آمده زامیاد، پهلوی.