زال

معنی زال
(اِخ) پدر رستم است چون او سفیدموی بوجود آمد به این نام خوانند (برهان قاطع) (آنندراج)( 1) داستان متولد شدن زال پدر رستم و پرورش یافتن او بدست سیمرغ در شاهنامه چنین آمده: از سام نریمان فرزندی آمد سپیدموی بچهره نکو بود برسان شید ولیکن همه موی بودش سپید سام چون فرزند خود را سپیدموی دید با خود گفت گردنکشان و مهان از این بچه بر من خواهند خندید فرمود او را جائی دور از دیار در بالای کوه بگذارند یکی کوه بد نامش البرزکوه بخورشید نزدیک و دور از گروه بدان جای سیمرغ را لانه بود که آنجا نه از خلق بیگانه بود نهادند بر کوه و گشتند باز برآمد بر این روزگاری دراز روزی سیمرغ آن بچه را برهنه و گرسنه روی پارهء سنگی گریان دید او را برگرفته به آشیانهء خود برد و با بچگان خود بپرورید روزگاری دراز بدین گونه بگذشت و آن کودک که زال خوانندش مردی گردید و نام و نشانش در جهان پراکنده شد شبی سام نریمان جوانی را در خواب دید با درفش برافراشته و سپاه بزرگی پشت سرش، بخرد و موبدی از سوی دست راست و چپ وی یکی از آن دو مرد پیش سام آمده زبان بسرزنش گشاد و گفت: که ای مرد بیباک ناپاک رای ز دیده بشستی تو شرم از خدای ترا دایه گر مرغ شاید همی پس این پهلوانی چه باید همی گر آهوست بر مرد موی سپید ترا موی سر گشت چون مشک بید سام نریمان هراسان از خواب برخاست و خروشان از برای جستن فرزند خود روی بکوهسار آورد سیمرغ از فراز کوه سام و همراهانش را بدید و دانست که از پی بچهء خود آمده آن بچه را که سیمرغ دستان نامید برگرفته نزد پدرش آورد( 2) و پری از خود به او داد: ابا خویشتن بر، یکی پرّ من همیشه همی باش با فرّ من گرت هیچ سختی به روی آورند ز نیک و ز بد گفتگو آورند بر آتش برافکن یکی پرّ من که بینی هم اندر زمان فرّ من زال، دختر مهراب پادشاه کابل را بزنی برگزید، این دختر که رودابه نام دارد، روزی رنجور شد زال پریشان و افسرده گردید و پر سیمرغ بیادش آمد: یکی مجمر آورد و آتش فروخت وزان پر سیمرغ لختی بسوخت هم اندر زمان تیره گون شد هوا پدید آمد آن مرغ فرمانروا به زال گفت اندوه مدار زنت آبستن است پزشک دانائی باید او را به می بیهوش کند و تهیگاه او را بشکافد و بچه بیرون کشد: وزان پس بدوزد کجا کرد چاک ز دل دور کن ترس و تیمار و باک گیاهی که گویم ابا شیر و مشک بکوب و بکن هر سه در سایه خشک بسای و بیالای بر خستگیش ببینی هم اندر زمان رستگیش بر آن مال از آن پس یکی پرّ من خجسته بود سایه فرّ من این بگفت و پری از بازوی خود بدو داد و بپرواز درآمد آنچنان که سیمرغ گفته بود موبد (پزشک) چیره دستی بچه از شکم مادر بیرون آورد و آن نوزاد را رستم نام دادند (فرهنگ ایران باستان ص 309 و 310 و 211 ) مؤلف مجمل التواریخ و القصص آرد: و اندر عهد او [ منوچهر ] زال از مادر بزاد و سام او را بینداخت چون پیش حکیم زاهد بزرگ گشت و بعد سالها سام او را بازآورد منوچهر زال را بخواست و از دیدار او خیره ماند و خرم گشت از طالع او و پس از این عاشقی زال بود با 43 ) و در ص 54 از ، دختر مهراب تا منوچهر و سام بدان رضا دادند و از بعد مدتی رستم بزاد (مجمل التواریخ و القصص ص 42 آن کتاب آرد: و زال را همچنین گویند که بهمن مدتی دراز بقلعه بازداشت و زال چند کتاب بساخت اندر سیر خاندان ایشان و مثالب و نکوهش گشتاسف و آن تخمه - انتهی : خدای تیغ ترا از ازل بزال نمود ز بیم تیغ تو نازاده خشک شد سر زال قطران (دیوان چ نخجوانی ص 210 ) چون زال بطفلی شده ام پیر ز احداث زانست که ردکردهء احرارم و احبابخاقانی کیخسرو تهمتن بر زال سیستان در ملک نیمروز شبستان تازه کردخاقانی بی یاری زال و پر عنقا بر خصم ظفر نیافت رستمخاقانی دانی که چه گفت زال با رستم گرد دشمن نتوان حقیر و بیچاره شمرد سعدی (گلستان) ( 1) - رجوع به زال (پیر فرتوت) شود ( 2) - و بعضی مورخان گفته اند که این معنی صحیح نیست و قول ایشان چنان است که یک شب در دامن کوه افکنده بود دوم روز سام رفته او را از آنجا باز بخانه آورد (آنندراج).
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.