ریسیدن
[دَ] (مص) رشتن تافتن ریسمان ساختن (ناظم الاطباء) رشتن پنبه تافتن پشم و ابریشم و امثال آن (برهان) (آنندراج) (از انجمن آرا) رشتهء پنبه و پشم از چرخه تافتن (غیاث اللغات) تابیدن رشته ها با دوک یا چرخ و غیره: ریسیدن نخ ریسیدن ریسمان (یادداشت مؤلف ||) بانگ زدن فغان و فریاد کردن || زاری کردن || کوشش کردن || پاشیدن و پراکنده کردن || تخلیهء شکم کردن و ریدن (ناظم الاطباء).