ریب
[رَ] (ع مص) در شک افکندن کسی را و گمان بردن در وی شک را و تهمت کردن وی را و ناپسندی دیدن از وی (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) به شک افکندن (ترجمان القرآن جرجانی) به گمان افکندن) (تاج المصادر بیهقی) (دهار) (مجمل اللغه) (المصادر زوزنی ||) ناخوش آمدن کار کسی مرد دیگری را و در شک افکندن (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء).