رهنمایی
[رَ نُ / نِ / نَ] (حامص مرکب)راهنمائی هدایت و دلالت و ارشاد (ناظم الاطباء) راهنمایی رهنمونی راهنمونی (یادداشت مؤلف) : چه طرفها که نبستم ز رهنمایی دل دلیل رهزن من مست خواب و راه خطیر خاقانی گمراه و سخن ز رهنمایی در ده نه و لاف کدخدایینظامی - رهنمایی کردن؛ ارشاد هدایت : سخن ار دل شکن نباشد و سخت رهنمایی کجا کند سوی بختاوحدی رجوع به رهنمای و راهنمایی شود.