رویانیدن
[دَ] (مص) روییدن کنانیدن سبب روییدن شدن (ناظم الاطباء) نمو دادن تخم یا دانهء کاشته شده و مانند آن رشد دادن (فرهنگ فارسی معین) : کشت امید چون نرویاند گریه کو فتح باب هر ظفر استخاقانی || پیدا نمودن || برانگیختن و تحریک نمودن (ناظم الاطباء).