روزینه
[نَ / نِ] (اِ مرکب) بهره و حصهء هرروزه (ناظم الاطباء) روزی (فرهنگ فارسی معین ||) آنچه از نقد و جنس که هر روزه بشخص میرسد || معاش یومیه || جیره ای که هرروزه به مستحقین دهند (ناظم الاطباء ||) روزگار زمان دوران : آن روزینه شهر [ بخارا ] همانقدر بود که شهرستان است (تاریخ بخارای نرشخی).