روباروی
(ص مرکب، ق مرکب) روبرو مقابل مواجه (ناظم الاطباء) محاذی : و شرغ( 1) با سکجکت روباروی است (تاریخ بخارا ص 16 ) حمله روباروی باید کرد چون شیر عرین روبه آسا چند از این در هر پسی دستان و فن اثیر اخسیکتی قُباله؛ روباروی رأیته قَبیلًا؛ یعنی روباروی و آشکارا دیدم او را (منتهی الارب) و رجوع به روبرو و روبارو شود ( 1) - ن ل: ذکر شرع.