رمق
[رَ] (ع مص) نگریستن به کسی (تاج المصادر بیهقی) نگریستن یا به نگاه سبک نگریستن کسی را (از منتهی الارب) نگریستن کسی را به نگاه سبک (از اقرب الموارد ||) طول دادن نگریستن را بر کسی (از اقرب الموارد) رمق به بصر کسی را؛ با مراقبت و مواظبت چشم بدنبال وی داشتن (از متن اللغه).