رگه
[رَ گَ / گِ] (اِ) هر یک از طبقات خشت و آجر که بنا چیند (یادداشت مؤلف) رشتهء خشت (مهذب الاسماء ذیل لغت ساف و عرق) رج رگ رجوع به رگ شود || یک رشته خون و مانند آن در مایعی دیگر خون باریک و دراز در میان خلط (یادداشت مؤلف ||) اصل و نسب گوهر نژاد رگ رجوع به رگ شود - دورگه؛ دوتیره انسان یا حیوانی که پدرش از یک نژاد و مادرش از نژاد دیگر باشد و یا پدرش از یک رنگ و مادرش از رنگ دیگر باشد - دورگه شدن صدا؛ درشت شدن صدای پسر هنگام رسیدن به حد بلوغ - صدای دورگه؛ صدایی که دارای نوعی گرفتگی و خشونت خاصی باشد رگه شود « ری » و « رَگَ » [رَ گَ] (اِخ) رجوع به.