رکوب
[رَ] (ع ص، اِ) ستور برنشستنی (منتهی الارب) (آنندراج) آنچه برنشست را شاید (دهار) ستوری که لایق سواری باشد (غیاث اللغات) ستور برنشستنی و آماده برای سواری (ناظم الاطباء) آنچه نشست را شاید (ترجمان القرآن جرجانی چ دبیرسیاقی ص 53 ||) شتران مورد استفاده برای سواری یا مطلق مرکوبه (از اقرب الموارد) رجوع به رکوبه شود || شتری که در او اثر زخم پشت از پالان باشد (از اقرب الموارد ||) مرد بسیار سواری کننده (غیاث اللغات) (از اقرب الموارد) مرد شترسوار (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج ||) راه پاسپرده (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) رجوع به رکوب شود.