رقه
است ج، رقون (از اقرب الموارد) « واو » عوض « هاء » [رِ قَ] (ع اِ) سیم مضروب ج، رقون و رقات (ناظم الاطباء) نقرهء مسکوک و سیم مضروب (والهاء عوض عن الواء) ج، رِقون و رِقات و فی الحدیث: فی الرقه ربع العشر و فی اربعین شاه شاه وفی خمس من الابل شاه و قولهم ان الرقین تغطی افن الافین؛ یعنی ان المال تغطی العیوب (منتهی الارب) و رق؛ یعنی درهم سکه شده ج، رقین (مفاتیح ||) آنچه نخستین روید از گیاه نصی و صلیان (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) آنچه از گیاه نصی و صلیان در فصل بهار نخستین بار روید (از اقرب الموارد ||) زمینی که در ایام برآمد گرما و درآمد گرما و یا در ایام گرما بر آن باران رسد و سبز و گیاهناک گردد (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد).