رقه
[رِقْ قَ] (ع مص) نرم و تنک گردیدن چیز (منتهی الارب) تنک و نازک گردیدن چیزی (ناظم الاطباء) تنک شدن (المصادر زوزنی چ بینش ص 209 ) (تاج المصادر بیهقی) مقابل ستبر شدن و سخت شدن || بدحال شدن مرد و کم شدن مال او (از اقرب الموارد ||) شرم داشتن (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد ||) رحم کردن و مهربانی نمودن بر کسی (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).