رعی
[رِ عْیْ] (ع اِ) علف و گیاه ج، اَرعاء (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) گیاهان که ستوران می خورند (غیاث اللغات و در ناظم الاطباء رَعیّ به معانی چریده و « عین » 1) - در آنندراج و غیاث اللغات به فتح ) ( از منتخب اللغات و لطائف) (آنندراج)( 1 آمده است « عین » ره نمود و نگاهداشته و محفوظ است ولی در اقرب الموارد و منتهی الارب و متون دیگر به سکون.