رزم

معنی رزم
[رَ] (ع مص) مردن || گرفتن چیزی را: رزم بالشی ء (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد ||) بانگ کردن اشتر (تاج المصادر بیهقی) (مصادر اللغهء زوزنی ||) بانگ کردن رعد (مصادر اللغهء زوزنی ||) یک بار خوردن (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج ||) غالب آمدن بر حریف و برنشستن بر آن (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء ||) به خاک رسیدن بینی و مغلوب شدن (تاج المصادر بیهقی ||) فروخفتن شتر: رزم البعیر (ناظم الاطباء ||) گرد آوردن چیزی را و یا در یک جامه گرد آوردن آنرا: رزم الشی ءَ رزماً (ناظم الاطباء) گرد آوردن چیزی را در جامه (از اقرب الموارد ||) رُزِمَ الرجلُ (مجهولًا)؛ برجای ماند آن مرد از بیماری (ناظم الاطباء ||) زادن (منتهی الارب).
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.