رذاله
[رَ لَ] (ع مص) ناکس شدن (دهار) (تاج المصادر بیهقی) (مصادر اللغه زوزنی) (از متن اللغه) دون و فرومایه گردیدن (ناظم الاطباء) ناکس و فرومایه شدن (آنندراج) (منتهی الارب) رذیل شدن رُذوله (از اقرب الموارد) ناکس و فرومایه شدن، کما فی القاموس و المنتخب، در این صورت اگر بقیاس زید عدل مصدر به معنی صفت گرفته به معنی ناکس و فرومایه گویند جایز باشد چنانچه در مدار بضم و در کشف به فتح است و رزاله به کسر اول و زای هوز چنانچه شهرت گرفته به این معنی در هیچ کتاب یافته نشد (آنندراج) (غیاث اللغات (||) اِمص) ناکسی و فرومایگی (ناظم الاطباء).