ردی

معنی ردی
[رَدْیْ] (ع مص) رَدَیان جهجهان رفتن یا بنوعی از رفتار میان رفتن و دویدن (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج) دویدن ستور (تاج المصادر بیهقی ||) جهجهان رفتن زاغ || یک پا برداشته با پای دیگر جهجهان رفتن بچه در وقت بازی: ردت الجاریه (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد ||) شکستن و ریزه ریزه کردن چیزی (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج) شکستن چیزی را (از اقرب الموارد ||) رفتن || کوفتن کسی را (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد ||) کوفتن اسب زمین را با سُمش (از اقرب الموارد ||) سنگ انداختن کسی را: رَدی فلاناً بحجر (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) سنگ انداختن (تاج المصادر بیهقی ||) فروافتادن در چاه و جز آن (از ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) در چاهی افتادن (تاج المصادر بیهقی ||) بسیار شدن گوسپند یا مال کسی (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) افزون شدن (تاج المصادر بیهقی ||) فزون شدن مال کسی بر پنجاه: ردی زید علی الخمسین (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج ||) به بیباکی فرودآمدن از کوه بلندی (از اقرب الموارد).
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.