رخود
[رِخْ وَدد] (ع ص)( 1) مرد نرم استخوان بسیارگوشت و مؤنث با تاء آید و نیز گفته میشود: رجل رخودالشباب و امرأه رخودالشباب (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج) مرد نرم استخوان فربه (از اقرب الموارد) و رجوع به رخو شود ( 1) - مؤلف است و دال بعد اضافه و مشدد شده است رجوع به نشوءاللغه ذیل ص 39 « رِخْو » اصلش « رِخْوَدّ » : نشوءاللغه به نقل از ابوالهیثم گوید شود.