ربقه
[رَ قَ] (ع اِ) رِبْقه هر گوشه و عروه از ربق ج، رِباق، رِبَق جج، اَرباق (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) یک گوشه از ربق ج، ربق، رباق، ارباق (منتهی الارب) (آنندراج) و رجوع به رِبْقه شود ریسمان که در گردن بره و بزغاله بندند (دهار ||) حلقهء رسن که در گردن ستور بندند (آنندراج) حلقهء رسن (غیاث اللغات) (منتخب اللغات) (صراح اللغه) و رجوع به رِبْقه شود - ربقهء اطاعت؛ رشتهء فرمانبرداری.