رایش
و مخفف آن راش میانجی میان پاره دهنده و پاره گیرنده (از اقرب الموارد) ،« روش » [یِ] (ع ص، اِ) رائش اسم فاعل از ریشهء (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) و فی الحدیث: لعن الله الراشی و المرتشی و الرائش؛ خدا لعنت کند به پاره دهنده و پاره گیرنده و میانجی آن دو (از اقرب الموارد ||) تیر باپر (آنندراج) (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) تیر ضعیف (از المنجد) و رجوع به راش شود || شتر ضعیف (از المنجد) (از اقرب الموارد) رجوع به راش شود.