ران
(ع اِ) موزه مانندی است و درازتر از آن مگر قدم ندارد (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) اصل آن رین است که الف بیاء بدل شده است (از اقرب الموارد) در تداول صوفیان، آن حجاب و پردهء حائل است بین قلب و عالم قدس بواسطهء استیلای هیأت نفسانی بر آن، و رسوخ ظلمات جسمانی در آن، تا آنجا که مانع وصول انوار ربوبیت باشد (اصطلاحات الصوفیه): اعوذ بالله مِنَ الرین و الرانِ؛ مثل است (از اقرب الموارد) و رجوع به رین شود.