آشام
(اِ) نوشیدنی. مشروب. شربت :
همه زرّ و پیروزه بد جامشان
بروشن گلاب اندر آشامشان.فردوسی.
حسرت فروخورم چو بسینه فروشود
آشام خون دل کنم آن را فروبرم.خاقانی.
چون نتوانم که نفس را رام کنم
خود را چه بهرزه شهرهء عام کنم
زایل نشود تیرگی خاطر من
گر چشمهء خور فی المثل آشام کنم.
امیرخسرو.
آشام خود بزخم زبان میخورد عوان
آری درندگان همه آب از زبان خورند.
سیدحسین اخلاطی.
همه زرّ و پیروزه بد جامشان
بروشن گلاب اندر آشامشان.فردوسی.
حسرت فروخورم چو بسینه فروشود
آشام خون دل کنم آن را فروبرم.خاقانی.
چون نتوانم که نفس را رام کنم
خود را چه بهرزه شهرهء عام کنم
زایل نشود تیرگی خاطر من
گر چشمهء خور فی المثل آشام کنم.
امیرخسرو.
آشام خود بزخم زبان میخورد عوان
آری درندگان همه آب از زبان خورند.
سیدحسین اخلاطی.
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول