ذرع

معنی ذرع
[ذَ] (ع مص) به گز کردن. گز کردن و پیمودن جامه را به ذراع. به ارش پیمودن. (تاج المصادر بیهقی). || ذرع قیئی کسی را؛ غلبه کردن قیئی بر او و تاب نیاوردن بمنع آن. || غلبه کردن قیئی بر مردم. (تاج المصادر بیهقی). || ذرع بعیر؛ پای بر ذراع اشتر نهادن سوار شدن را. || ذرع کسی؛ خبه کردن او را به ذراع از پس وی. || آب خوردن از مشک و یا عام است. || ذَرِعَ الیه؛ شفاعت کرد نزد وی. || ذرع رجلین؛ مانده گردیدن هر دو پای. || سبقت بردن؛ ذرعه، سبق الی فیه. (اقرب الموارد).
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.