ذبل
[ذَ] (ع مص) پژمرده شدن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). پژمردن. پژمریدن. ذبول. پژمریدن نبات. || خوشیده پوست شدن. (منتهی الارب). || باریک میان شدن. (تاج المصادر بیهقی). || لاغر شدن اسب. لاغر و باریک شدن اسب. (منتهی الارب). خشک پوست گردیدن و باریک گردیدن اسب. || پشک افکندن شتر.
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.