دولو
[دُوْ لَ] (اِ مرکب) محرف دولاب و به معنی آن است که چرخ آب و هر چه درسیر و دور باشد عموماً و هر چیز که جولاهگان ریسمان تر کرده به شیره و کلف را از بنی بر آن پیچند گفته اند خصوصاً (لغت شوشتر نسخهء خطی کتابخانهء مؤلف ||) مخزن و گنجینه (لغت محلی شوشتر ||) سودا و معامله و داد و ستد به افراط و صاحب آن را دولوی گویند به معنی دولابی (لغت محلی شوشتر) و رجوع به دولاب در همهء معانی شود - دولوبه بازاری؛ کنایه از جمعیت مردم است که هر چند کس با هم به کنجی در هم بر هم حرف زنند (لغت محلی شوشتر ||) - مجالس بی نظم و نسق زنان را نیز گویند (لغت محلی شوشتر).