دولا
[دُ] (ص مرکب) دوتاه (ناظم الاطباء) کوز کوژ منحنی دوتاه دوتا خم بخم خمیده دوتو دوتوی دوته (یادداشت مؤلف||) مضاعف و دولای (ناظم الاطباء) - دولا شدن؛ خمیدن دوتو شدن خم شدن خم آوردن دوتا شدن منحنی شدن (یادداشت مؤلف) - دولا کردن؛ خماندن خم کردن دوته کردن تا کردن به دو دوتو کردن دوتا کردن خم دادن و شکستن یک جزء از ریسمان یا جامه و کاغذ و امثال آن را بر روی جزء دیگر (یادداشت مؤلف).